
این روزها در تمامی دنیا خبر بد منتشر شدن کرونا با سرعتی باور نکردنی همه جا پخش شده؛ درست است که سرعت گسترش خود ویروس هم بسیار بالاست ولی سرعت پخش این خبر بد بسیار بالاتر از گسترش خود ویروس است و فکر و ذکر همه مردم را به نحوی درگیر کرد. یکی برای حفاظت خود و خانوادهاش برای دچار نشدن تلاش میکند و دیگری چه بسا به این ویروس دچار شده و در جنگی برای بقا در تلاش است. عدهای هم دستان خود را برافراشتهاند و در دعا برای حفاظت دوستان و آشنایان و خانواده خود در کشورهای که به کانونهای اصلی گسترش این ویروس بدل شدهاند ایستادهاند. بیماری و ویروسی که در عرض چند روز و چند هفته دنیا را انگشت به دهان کرد و ناچار به واکنشهای جدی و محکم و عملی؛ ویروسی که نشان داد مرزی نمیشناسد و نه نژادی...
به اینها که میاندیشیدم دیدم در زندگی ما انسانها ویروسی مهلکتر و خطرناکتر وجود دارد به نام گناه؛ ویروسی که تنها دست به تباه کردن جسم انسانی نمیزند، بلکه روح انسان را نیز نابود میسازد. ویروسی که همهگیر است و از روزی که پا به عرصهی این دنیا گذاشته نه مرزی شناخت و نه نژاد؛ و گویی انسان با آن مصالحه کرده و با عامل انتشار این بیماری و ویروس در همکاریست.
ولی چیز جالبتری که نظرم را به خود جلب کرد این تفاوت بود که برعکس کرونا سرعت انتشار خودش نسبت به خبرش بسیار بالاست. کمتر رسانه و یا دولتی خبر انتشار این ویروس و حقیقت نابود کننده آن را نشر میکنند در حالی که هر روزه انسانهای بیشتری را با خود به کام مرگ میکشاند؛ ویروسی که پادزهر و راه مقابله با آن را میدانیم و بیاهمیت از کنار آن میگذریم و حتی خبر خوش تنها طریق مقابله با آن را نشر نمیدهیم...
عیسی مسیح با فداکاری و دادن جان خود این را برای ما میسر و فراهم کرد که با دریافت فیض نجاتْ خود را از این ویروس مهلک و کشنده، یعنی گناه که به آسانی به دست و پای ما پیچیده و وجودمان را در خود غرق کرده است برهانیم.
دیدیم که سرعت انتشار خبر بد کرونا چقدر بالا بود، پس چقدر میبایست سرعت انتشار این «خبر خوش» یعنی عیسی مسیح تنها طریق و درِ نجات و رهایی بالاتر باشد...