رفتار انقلابی عیسی با زنان
در عصری به سر میبریم که تا کنون دنیا جهانبینیهای بسیاری را به خود دیده است و هر کدام جدا از نتیجه کار خواهان شکل دهی و اثبات نظریه و به کرسی نشاندن باور و ادله خود بوده اند. در این بین مبحث زنان که جمعیتی بالغ بر نیمی از انسانهای کره زمین را تشکیل میدهند به نوعی مبحثی مطرح بوده است که در قرون اخیر بیش از پیش بر سر زبانها جاری گشته و به آن پرداخته میشود. ولی در این بین فاصله حرف تا عمل بسیار است و در بسیاری از موارد در تاریخ -بخصوص عصر معاصر- شاهد بودهایم که دیدگاه های فمنیستی مسیری پیش گرفته اند که گاهاً خود به برتری جویی نسبت به مردان بدل گشته است. [ادامه دارد]
تاثیر امپراتوری روم بر مسیحیت
در طول تاریخ ۲۰۰۰ سال گذشته مسیحیت دستخوش پستی و بلندیهای زیادی قرار گرفته است ولی بی شک پذیرفته شدن مسحیت در امپراتوری روم را میتوان یکی از تاثیرگزارترین اتفاقات تاریخ بر ایمان مسیحی برشمرد. در قرون اول تا چهارم ایمان مسیحی بسیار چالش برانگیز بوده، چراکه مطمئنا این واقعه را نمیتوان به تمامی مثبت برشمرد و تاریخ نشان داده که در پس این تصمیم تاثیراتی منفی نیز در پی داشته است ولی [ادامه دارد]
زاینده رود! اسمی که با شنیدن آن ناخوداآگاه به یاد رودی جاری میافتیم چراکه هویت این نام از جاری بودن آب در آن نشات میگیرد. ولی سالیانیست که این رود هویت خود را رنگ باخته و به زمینی ترک خورده بدل گردیده است؛ زمینی نه کم آب، بلکه بیآب و تشنه و دیگر نه خود و نه کشاورزان و دامداران از آن نمیتوانند بهره برند. به راستی چگونه میتوان این معظل را برطرف نمود! آیا با چند گالن آب؟ یا حتی چندین ماشین و تانکر آب رسانی؟ آیا میتوان هویت زاینده رود را اینگونه به آن بازگرداند؟ مطمئناً خیر... [ادامه دارد]
در روزهای گذشته مسئولین و سیاستمداران بسیار گِرد آمده بودند تا برای شرایط اقلیمی و زیست محیطی و آینده پیش روی آن، بار دیگر اجلاسی را برگزار کرده و به عبارتی افکار خود را به روی میز قرار داده تا چارهای بیاندیشند برای سالهای آتی؛ برای متوقف ساختن تولید کنندگان گازهای گلخانهای، برای به صفر رساندن استفاده از زغال سنگ و سوختهای فسیلی، برای جمعآوری کمکهای فکری و مالی و غیره و غیره و غیره. [ادامه دارد]
صداي اعتراضها هر روز بلند و بلندتر ميشود؛ اعتراض نسبت به کم آبي يا بهتر است بگويم بيآبي. سرزميني که تشنه است، زميني که بيآب است و مردمي که عطش دارند. کارون خشک شده است و هزاران نفر به خيابانها و جادهها ريخته و اعتراض خود را با آتش زدن لاستيکها و شعار دادن نشان ميدهند. بسياري مهاجرت کردهاند به نقاط ديگر و بسياري ديگر در انديشه تغيير شهر و روستا در آيندهاي نزديک ميباشند. [ادامه دارد]