خبر خوش: واکسنهای تاثیرگذار ساخته و مهیا شده است، خبر بد: در ایران واکسنی نداریم و کسی به فکر نیست. در روزهایی که در اکثر نقاط جهان به سرعت واکسیناسیون مردم را در دستور کار خود قرار دادهاند در ایران خبری از این مسئولیتپذیری نیست؛ و حال مردمی که هاج و واج یا خود را همچنان در خانهها قرنطینه میکنند و یا دیگر بیخیال با این بیماری و گونههای آن سازش میکنند، یا در صفهای طویل خروج برای واکسینه شدن با هزینههای گزاف به این کشور و آن کشور شاید با این تفکر: «آب و برق هم که نداریم و نه واکسن، پس آهنگ سفر کنیم شاید در جایی دیگر یافتیم»؛ و واقعیت نداشتههای مهم و اساسی که تمرکز را از حقیقت داشتهای در دسترس و مهیا دور و دور و دورتر میکند. [ادامه دارد]
پس از اتفاقاتی که در خانواده خرمدین پیش آمد سوالی مطرح است؛ آن هم برجسته! آیا خشونت افزایش یافته؟ آیا دنیا یکسویه به سمت خشنتر شدن پیش میرود؟ آیا همه چیز به سمت بدتر شدن به پیش است؟ عصری که پدران و مادران، فرزندان خود را از بین میبرند و فرزندان بر والدین خود رحم و مروتی ندارند! شاید به اعتقاد اقشار گستردهای از جامعه اینگونه باشد و دنیا به این سمت با سرعت به پیش میرود... ولی تاریخ بیانگر روایتی دیگر است از اینگونه وقایع؛ [ادامه دارد]
این روزها دوباره صحبت از قرارداد ۲۵ ساله ایران با چین سرتیتر خبرگزاریها گشته و نقل محفل شبکههای اجتماعی گردیده است. قراردادی که متن و بازه زمانی آن گمانهزنی بسیاری را در بر داشته است. بسیاری میگویند ننگین و عدهای راهبردی مینامندش. برخی ایران را فروخته شده فرض گرفتهاند و برخی دیگر آبادانی بلند مدت را در پس این قرار داد متصور هستند. [ادامه دارد]
به چه تشبیهاش کنم؟ طوفانی ویرانگر که صدایی از طوفانی مهیب را نشنیدیم و آرام آرام بسیاری جایها را ویران نمود. تگرگی که همه چیز را خورد کرد که ضربات سهمگینی را حس نکردیم. به زلزلهای مهیب که لرزههای آن را با این خرابی لحظهای متوجه نشدیم. به آتشی سوزنده که گرمایی از آن شاید تا قبل از سوختن هم حس نشد؛ و حال این ما هستیم که با این ویرانگری ساختهایم و این دشمن است که میخواهد بیشتر و بیشتر پیش رود. به کشورهای ما آمد، به شهرها وارد شد، از درب خانهها بدون هیاهیو، شکستن و یا کوبیدن و اجازه خواستن عبور کرد و به درون وارد شد؛ [ادامه دارد]
بالاخره واکسن کرونا مهیا شد پس از حدود یکسال جولان این بیماری در جهان... واکسنی که برای بسیاری امید به بار آورد. امید به شروعی دوباره و رفع محدودیتهای تردد و قرنطینههای خانگی، امید به اینکه شاید در آیندهای نزدیک بتوان انسانها را بدون ماسک بر چهره دید و با خیالی آسوده یکدیگر را در آغوش کشید و بدون نگرانی به مشارکت پرداخت؛ و اما برای بسیاری نیز شک و تردید و بدگمانی. [ادامه دارد]